گفت درختی به باد: «چند وزی؟» باد گفت:

«باد بهاری کُند گر چه تو پژمرده‌ای»[غزلیات شمس]

خانه‌تکانی را از دل آغاز کنیم. فصل، فصل خانه‌تکانی و نوشدن و نو کردن است. در این موسم تازه‌شدن و فصل رویش، ایمان و بینش و پویش دینی ما بیش از هرچیز دیگر، نیازمند تازگی و طراوت است.

رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وسلم) فرموده است:

«إنَّ الإیمانَ لَیخلُقُ فی جُوفِ أَحَدِكُم كَمَا یخلُقُ الثّوبُ الخلق، فَاسأَلُوا اللهَ أن یجَدِّدَ الإیمانَ فی قُلُوبِكُم.»[المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری؛ سلسلة الاحادیث الصحیحة، آلبانی]

«به راستی که ایمان در نهان‌گاه هر کدام از شما فرسوده و کهنه می‌شود هم‌چنانکه لباس فرسوده و کهنه می‌گردد، بنابراین از خداوند طلب کنید تا ایمان را در دل‌هایتان تازه و نو بدارد.»

همچنان که رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وسلم) بیان می‌دارند، ایمان نیز که شاه‌کلید سعادت و محور فضیلت است کهنه و فرسوده می‌شود و نیازمند صیقل دادن و تازه کردن است. با الهام از سرزندگی و تازگی‌ای که بهار بر سر و روی طبیعت می‌پاشد خوب است بکوشیم و ایمان زنگارگرفته و غبارآلود خود را دریابیم و نو و تازه کنیم. 

همانطور که در حدیث پیشین پیامبرخدا(صلی‌الله‌علیه‌وسلم) از کهنه و مندرس شدن ایمان سخن گفت در حدیثی دیگر توصیه می‌کند که ایمان‌هایمان را «تجدید» کنیم. تجدید ایمان چه می‌تواند باشد جز بازدمیدن در شعله‌ی کم‌جان ایمان‌هایمان و لبیک گفتن دوباره به فراخوان منادیان رستگاری که آدمیان را به طربستان ایمان دعوت می‌کنند. 

«جَدِّدُوا إیمانَکُم» قِیلَ: یَا رَسُولَ اللهَ! کَیفَ نُجَدِّدُ إیمَانَنا؟! قال: «أکثِرُوا مِن قَول لاإاله إلّا الله»[مسند احمد بن حنبل]

«ایمان‌تان را تازه و نو کنید. گفتند ای پیامبر خدا، چگونه ایمانمان را تازه کنیم؟ فرمود: سخن «لاإله إلّا الله» را بسیار بر زبان داشته باشید.»

روشن است که تکرار صِرفاً زبانی و گفتاری «لاإله إلاالله» نمی‌تواند ایمان را که که در قلب آدمی واقع شده تر و تازه و نو کند. تأمل و درنگِ از سرِ‌تأنی و اخلاص در معنای و محتوای توحید که در کانونی‌ترین سخن انبیا یعنی «لاإله إلاالله» جلوه‌گر است می‌تواند سبب‌ساز تجدید ایمان شود. به تعبیر مولانا وقتی تمایلات و هواهای نفسانی تازه و سرزنده است ایمان تازگی و طراوت نخواهد یافت:

تازه کن ایمان نه از گفت زبان

اى هوا را تازه کرده در نهان

تا هوا تازه ست ایمان تازه نیست

کاین هوا جز قفل آن دروازه نیست

(مثنوی:دفتر اول)

در قرآن کریم در توصیف احوال انصار که خانه و دارایی و جان خود را به مهاجران و دعوت اسلام پیشکش کردند آمده است:

«وَالَّذِینَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِیمَانَ مِن قَبْلِهِمْ یحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیهِمْ...»(حشر:9)

و كسانى [از انصار] كه پیش از آمدن مهاجرین، خانه و ایمان [خویش‌] را آماده كردند، كسانى را كه به سویشان هجرت كردند دوست دارند...

در این تعبیر قرآنی از خانه‌تکانی ایمان سخن رفته است. انصار در استقبال از مهاجرین تنها خانه‌های‌ مادی‌شان را مهیا و فراهم نکردند بلکه برای میزبانی از دعوت اسلام و طلایه‌داران آن، خانه‌ی ایمان‌شان را هم آب و جارو کردند و برای همراهی و پذیرش مهاجران آماده ساختند.

نگرش دینی نسبت به طبیعت و تحولات آن نگرشی درس‌آموز و عبرت‌بین است. برماست که با تأسی و اقتدا به بهار، نوبهاری در جان و ایمان‌مان پدید آریم و مؤیّد این معنا و اهتمام، دعایی است که بر زبان رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وسلم) جاری شده که فرمودند: «أسألکَ أن تَجعَلَ القُرآنَ رَبيعَ قَلبي»[صحیح إبن‌حبان] یعنی خداوندا از تو می‌خواهم که قرآن را بهار قلبم قرار دهی. یعنی توفیق ده که قرآن با جان‌هایمان بهاری کند و چونان بهار که مایه‌ی آفرینش و سرزندگی و بالندگی و شکفتگی است، قرآن نیز مواهب و استعداد‌های خدادادی را در ما به فعلیت برساند و اسباب سرزندگی روحی و خلّاقیت و نوآفرینی ما گردد.

با الهام از این دعای پرمغز نبوی می‌توان گفت که جهت‌گیری و اهتمام هر فرد مؤمن باید این باشد که دین و ایمان و قرآن را به مانند بهاری تازگی‌آفرین و طراوت‌بخش تلقی کند و دل و جان و درونش را از بهار قرآن و کلام وحی، سبز و بالیدنی دارد. مجتبی کاشانی چه زیبا سروده است:

زیر باران بیا قدم بزنیم

حرف نشنیده‌ای به هم بزنیم

نو بگوییم و نو بیندیشیم

عادت كهنه را به هم بزنیم

و زباران كمی بیاموزیم

كه بباریم و حرف كم بزنیم

چتر را تا كنیم و خیس شویم

لحظه‌ای پشت پا به غم بزنیم

قلم زندگی به دست دل است

زندگی را بیا رقم بزنیم

امیدواریم نشریه‌ی حاضر که متناسب با حال و هوای سال نو و بهار طبیعت فراهم شده و فرادید شما می‌آید، سهم کوچکی در بهارآیین شدن جان‌ و روح‌ خوانندگان ارجمند ایفا کند. باشد که در همهمه و غلغله‌ی خانه‌تکانی و نوکردن‌های مادّی، چهره‌ی ایمان و دین‌داری‌ ما نیز آراسته و تابناک گردد. در طلیعه‌ی سال جدید از خداوند کریم به دعا می‌خواهیم که:

باغ جان را تازه و سرسبز دار...